من و داداشی شمال بودیم. نتونستیم بلاگو آپ کنیم .کلی عکسم گرفتم فردا براتون آپ میکنم
راستی یه چیز جدید یاد گرفتم :
نقییییییییییییییییییییی بلاگو آپ نکردیمین!
شبتون قشنگ
سلام
خوبی ؟منم خوبم !
گفتم بیکارم بیام یه خاطره ای بنویسم. این خاطره های من و داداش علیرضامه و البته داداشی هم یه وقتایی میاد مینویسه . این عکس من و داداشیه.
البته این عکسه قدیمیه مال سال ۴۲! حالا بعدا براتون عکس جدید میزارم .
من ۱۱ سالمه و داداشی ۱۵ سالشه .
خب این اولین پست بود . زود برمیگردم با یه خاطره قشنگ .